ماجراى امام حسین جداى از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما مىگوید: این بزرگوار، آنطور عمل کرد. ما هم باید آنگونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگى به همه بشریت داده که خیلى با عظمت و در جاى خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگرى وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان کودکى که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! چطور شد که این امّت، حسینبنعلى را جلوِ چشم کسانى از همان نسلى که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار مىشد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند؟! این، عبرت است. مگر شوخى بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهاىِ فتح شده غیر اسلامى، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسى مثل زینب سلاماللَّهعلیها اهانت کنند؟! چطور شد که کار به اینجا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است. این، نگاه به اعماق و ریزهکاریهاى تاریخ و حوادث است.
کتاب 72 سخن عاشورایی / صص 108 و 109